...بعد،تیغا رو انداختم و توی برف فرو رفتن.
خودمم تو برفا دراز کشیدم.
پیانو.
دستای سنگی فرشته.
عنکبوت.
دستای چوبی درختا.
خوابم میاد.
روی آب.یخ زده.نگاش میکنم.
زیر آب.برق میزنه.اکلیر داره.من اونجائم.احساس خفگی ندارم.
لالایی میخونم.ولی صدایی نمیشنوم.پشت پیانوئم.
من همه جا هستم.
من.من توی تونل چوبی شاخه هام.
بعد جیغ میزنم.حتی آب اکلیر هم وارد دهنم نمیشه.
دستامو بالا میگیرم.دیگه دستامو نمیبینم.دیدم داره تار تر میشه.
موهام پخشن.با تکونای آب میان جلوی چشام.آب گرم و تیره.
پارچه حریر شیری لباسم،روح وار دورم میچرخه.دورم میپیچه.
روی آب،برگ ریخته.دونه های برف هم هستن.به آب میرسن و ذوب میشن.
جیغ میزنم.نمیشنوم.ولی میدونم صدام تو تونل پیچیده.
یادمه قبلش داشتم تو این بیشه ی یخ زده را میرفتم.
صدای پیانو میومد.
برف هم میومد.
صدای آواز میومد.
نور بود.نور ماه.نور رو پوستم پاشیده میشد.
بعد تا کمر تو این لجن فرو رفتم.با انتخاب خودم.
دست و پا نزدم تا برگای رو مرداب جا به جا نشن.
دیدم.تصویر دختری تنها با موهای به هم ریخته دیدم.
lithium-evanescene
خودمم تو برفا دراز کشیدم.
پیانو.
دستای سنگی فرشته.
عنکبوت.
دستای چوبی درختا.
خوابم میاد.
روی آب.یخ زده.نگاش میکنم.
زیر آب.برق میزنه.اکلیر داره.من اونجائم.احساس خفگی ندارم.
لالایی میخونم.ولی صدایی نمیشنوم.پشت پیانوئم.
من همه جا هستم.
من.من توی تونل چوبی شاخه هام.
بعد جیغ میزنم.حتی آب اکلیر هم وارد دهنم نمیشه.
دستامو بالا میگیرم.دیگه دستامو نمیبینم.دیدم داره تار تر میشه.
موهام پخشن.با تکونای آب میان جلوی چشام.آب گرم و تیره.
پارچه حریر شیری لباسم،روح وار دورم میچرخه.دورم میپیچه.
روی آب،برگ ریخته.دونه های برف هم هستن.به آب میرسن و ذوب میشن.
جیغ میزنم.نمیشنوم.ولی میدونم صدام تو تونل پیچیده.
یادمه قبلش داشتم تو این بیشه ی یخ زده را میرفتم.
صدای پیانو میومد.
برف هم میومد.
صدای آواز میومد.
نور بود.نور ماه.نور رو پوستم پاشیده میشد.
بعد تا کمر تو این لجن فرو رفتم.با انتخاب خودم.
دست و پا نزدم تا برگای رو مرداب جا به جا نشن.
دیدم.تصویر دختری تنها با موهای به هم ریخته دیدم.
lithium-evanescene