Saturday, November 13, 2010

alone in my own darkness

حتی وقتی تو گوشم جیغ میزنه میگه به خودت بیا،صداشو نمیشنوم.من غیر از صداهای درهم و برهم که انگار دارن اونا هم محو میشن هیچی نمیشنوم."به خودت بیا" رو هم لب خونی کردم.
توی راهروئم.جلوم دست تکون میده.نمیبینمش.من همیشه حسش میکنم.با اینکه نمیخوام،یه لبخند کج و کوله میزنم به چیزی که پشت سرش میبینم.خودم.چه جالب که خودم رو روبه روم بدون آینه میبینم
من شعورم رو از دست میدم.توی یه دنیای سیاه سفید غرق میشم.بین خودم و مردم فاصله میندازم.دیواری بینمون میکشم که باید از لحاظ دوام توی رکوردای گینس ثبت شه

2 comments:

  1. "من شعورم رو از دست میدم.توی یه دنیای سیاه سفید غرق میشم."

    طعم خوبی داره

    ReplyDelete